چرا بوی تجزیه از یمن بلند میشود/ آیا اتفاقات یمن با تحولات سوریه مرتبط است؟
سفر مشهور محمد بن سلمان ولی عهد عربستان سعودی به مسکو در ۱۹ می و موافقت ضمنی وی با طرح پوتین در مورد ائتلاف جدید مبارزه با داعش در سوریه برای از بین بردن تروریسم را میتوان آغازگر یک مرحله جدید دانست.
به گزارش ـ مدافعان حرم ـ فضای ژئو پلتیک و تلاش های دیپلماتیک بین طرفهای اصلی پرونده های منطقهای نشان میدهد که مرحله جدیدی از تحولات منطقه آغاز شده که سرفصل آن حل و فصل بحران و درگیریهای ریشه دار منطقهای از جمله در سوریه است.
در ماههای اخیر تحولات شگفتی در عرصه مناسبات دیپلماتیک صورت گرفته است. سفر مشهور محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی به مسکو در ۱۹ می و موافقت ضمنی وی با طرح پوتین در مورد ائتلاف جدید مبارزه با داعش در سوریه برای از بین بردن تروریسم را میتوان آغازگر این مرحله جدید دانست. در سایه همین توافق، علی مملوک مرد امنیتی بشار اسد در ۷ ژوئیه به جده رفت و با محمد بن سلمان دیدار کرد؛ خبری که از سوی مقامات سوریه تکذیب میشود. همچنین نشست دوحه بین وزرای خارجه آمریکا، روسیه و عربستان شکل گرفت، دو روز بعد ولید معلم به تهران سفر کرد تا در مورد طرح پوتین و ابتکار ایران برای حل بحران سوریه به بحث بپردازد. ادامهی این رفتوآمدها و دیدار سیاسی، قرار است در روزهای آینده در مسکو دنبال شود.
همچنین کانال های دیپلماتیک بین تهران و مسکو با سفر محمد جواد ظریف به مسکو فعال تر از گذشته به کار خود ادامه میدهد. ولید المعلم، وزیر امور خارجه سوریه، پس از تهران به مسقط پایتخت عمان سفر کرد، پایتختی که محل حل و فصل پروندههای مختلف واقع شده است. سفر قریبالوقوع «جفری فلتمن» معاون آمریکایی «بانکیمون» دبیرکل سازمان ملل متحد به دمشق نیز یکی دیگر از شاخصهای اعجاز گونه دوره سازشها بود. در همین راستا در روزهای اخیر هیأتی از انصارالله یمن با یک گروه سازمان ملل در عمان دیدار کرده و در همان حال وزیر خارجه عربستان در رم اعلام کرد که حوثی ها جزئی از مردم یمن هستند. در ادامه دیدارهای مسقط یک طرح ۱۰مادهای بین ارتش و انصارالله با جنبش جنوب تصویب شد که قرار است در ریاض نیز مورد بررسی قرار گیرد.
سعودیها که نیازمند جدی در کسب پیروزی و حتی محدود در یمن هستند، به روشهای مختلف درخواست کرده بودند که اجازه یک جای پای کوچک در عدن پبدا کنند. البته پس از هماهنگی بین انصارالله و جنبش جنوب برای واگذار کردن امنیت عدن و خلاء شکل گرفته، نیروهای سعودی، اماراتی و چند ملیتی از کشورهای عربی با کمک بمبارانهای وحشیانه، توانستند به بخشهایی از شهر عدن نفوذ کنند و سپس با همین شیوه از طریق پیاده کردن نیرو از دریا به ساحل با پوشش بمبارانهای شدید هوایی وارد بخشهایی از استانهای حجة، لحج، تعز و بیضاء نیز شدند و اکنون برای تکرار همین سناریو در استان حدیده آماده میشوند تا مسیر نزدیکتری تا صنعا پایتخت یمن داشته باشند.
با اینکه در توافق اخیر انصارالله و ارتش و جنبش جنوب ، استانهای جنوبی به آنها واگذار شده ولی به دلیل جنگ تبلیغاتی و اقدامات وحشیانه القاعده و جریان اصلاح اخوانی و نیروهای منصورهادی مجددآ نیروهای انصارالله مجبور شدند تا اقدام به پاکسازی استانها و از جمله تعز، را آغاز کرده و آنها را تا حدودی به عقب برانند. سعودیها که میخواستند طرف اصلی در هر گونه مذاکرهای باشند و برای خود حق وتو قائل هستند، در قبال مصوبهی ۱۰ مادهای انصارالله و جنبش جنوب در آستانه شکست قرار گرفتهاند.
کلیات معادلات جدید که از سوی مسکو مطرح شده، گرچه ممکن است به حل و فصل برخی پروندههای منطقهای از جمله بحران سوریه منجر شود، اما نشانههای ملموسی از طرح تجزیه یمن به دو بخش شمالی و جنوبی در آن دیده میشود. نکته جالب اینکه آمریکاییها موافقت خود را با این طرح عنوان کرده و بر همین اساس در ماههای اخیر مسئولیت پرونده سوریه را بر عهده مسکو قرار دادهاند. تا به دلیل تنگناهای راهبردی و تاکتیکی آمریکا که پروژههای گوناگون آنها تا به حال نتیجهای جز شکست نداشته، رایزنی برای نشست مسکو ۳ را تدارک نمایند. ظاهرا سعودیها هم قول دادهاند که با عقب کشیدن از سوریه زمینه یک پروسه سیاسی در سوریه را بپذیرند.
جالب اینجاست که سعودیها در مذاکرات عنوان کردهاند که توقف حمایتهای اقتصادی و نظامی آنها از مخالفان مسلح در سوریه میتواند ۸۰ درصد از نابسامانی های سوریه را مهار کرده و قطر و ترکیه با وجود تحرکات بینالمللی در زمینه بحران سوریه، نقش چندانی در تحولات امنیتی این کشور ندارند. خصوصا اینکه روسیه با اطلاع آمریکا جنگنده میگ ۳۱ را در اختیار سوریه قرار داده و آمریکا و آلمان اعلام کردند که موشکهای پاتریوت خود را از ترکیه خارج می کنند این بدان معناست که طرح منطقه امن ترکیه در شمال سوریه نقش بر آب شده و ترکیه با گزینههای محدودی در سوریه روبرو است.
بازیگران عرصه داخلی یمن اما با بروز ابعاد و زوایای طرح تجزیهطلبانه مذکور مخالفت خود با آن را آغاز کردند، قاطعترین مواضع از سوی انصارالله صادر شده و آنها تجاوز عربستان به یمن را در راستای منافع رژیم صهیونیستی برای تجزیه این کشور توصیف کردند.
انصارالله اعتقاد دارد که در ائتلاف با گروههای داخلی یمن از جمله جنبش جنوبی میتوانند جلوی طرح آمریکایی سعودی تجزیه یمن را بگیرند. جنبش انصار الله به خوبی میداند که متجاوزان سعودی با همراهی جریانهای وابسته به عبد ربه منصور هادی و تکفیریها بدنبال موقعیت مناسبتری در جنوب یمن هستند، آنها هم قسم شدهاند که طرح تجزیه جنوب یمن از بخشهای شمالی آن را دنبال کنند.
نکته مهم در این بحث این است که غرب و شرکای عرب منطقهای آن، به دلیل بن بستهای راهبردی برای محقق کردن اهداف خود در سوریه، اغماض روسیه در حملات اخیر و دیگر استانها به منظور اشغال آنها را در ازاء چراغ سبز غرب به روسیه در پرونده سوریه قرار دادهاند و البته خواستار یک مهم تضمین شده از منافع خود در سوریه در مسیر مذاکرات سیاسی توسط روسیه هستند.
نکته عجیب در این میان روحیه معامله گرانه مقامات کرملین است، هادی محمدی تحلیلگر مسائل راهبردی در این زمینه با انتقاد از سیاستهای منفعت طلبانه مسکو تأکید کرد که با توجه به ائتلاف راهبردی روسیه با تهران ، مسکو باید در هر نوع معامله با آمریکا، منافع جمهوری اسلامی ایران را در نظر داشته باشد. چرا که ادامه این روند میتواند مقامات تهران را نسبت به تعهدات و التزامات مسکو در چارچوب توافقنامههای دوجانبه بدبین کرده و آنها را به این نتیجه برساند که روسها ممکن است در زمینه ابعاد و منافع استراتژیک جمهوری اسلامی ایران نیز دست به معامله با دیگر طرفهای بینالمللی بزنند.
در طرح معامله گرانه غرب درمورد یمن، چند نکته حائز اهمیت است؛ طبق این طرح یمن به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم خواهد شد که این امر با همراه کردن جنبش جنوب با سیاستهای آلسعود امکان پذیر بوده و در ازای کمکهای مالی اغوا کننده برگ برنده در جنوب یمن در دستان سعودیها خواهد بود.
البته کار به اینجا ختم نشده و سعودیها بعد از مجبور شدن به واگذاری یمن شمالی به انصار الله برای مناطق استراتژیک قسمت شمال نیز برنامهریزی میکنند. به این معنا که علاوه بر بندر استراتژیک عدن و در اختیار داشتن تنگه راهبردی باب المندب، شهر بندری الحدیده و شهر نفت خیر شبوه و بسیاری از مناطق راهبردی و اقتصادی را به نفع بخش جنوبی مصادره خواهند کرد تا از این طریق اهرمهای اقتصادی و راهبردی دولت شمال یمن به رهبری انصارالله را از دست آنها خارج کند.
البته خوسبختانه این طرح با هوشمندی انصارالله به بن بست کشیده شد و طی توافق انصارالله با جنبش جنوب یک مسیر یمنی - یمنی را رقم زده است که محل امیدی برای سعودیها نیست.
انصارالله طی توافق با جنبش جنوب به دو هدف استراتژیک دست یافت: اول اینکه با این کار توانست طرح غرب برای معامله با یمن را زیر سوال ببرد و سعودیها که دندان خود را برای همکاری با جنبش جنوب تیز کرده بودند ناامید سازد. زیرا با این طرح امنیت جنوب یمن بر عهده جنبش جنوب قرار گرفت و انصارالله اختیارات لازم را به آنان واگذار کرد و دیگر احتیاجی به معامله جنبش جنوب با آل سعود وجود نخواهد داشت.
دوم اینکه با این توافق فرصت جدیدی برای انصار الله فراهم شد تا با تمرکز بیشتر در استانهای یمن شمالی که مورد تعرض مزدوران سعودی است را به سادگی پاکسازی کند.
پروسه مذاکرات سیاسی در مورد سوریه، اگر چه با مدیریت شکلی و محتوایی مشترک روسیه - ایران به پیش میرود ولی برخی نگرانیها از رفتار پنهانی روسیه با آمریکا، میتواند بر عرصههای همکاری بین روسیه و تهران سایه بیاندازد. شواهد دیگری نیز در دست است که هرگونه رفتار دوگانه روسیه را منتفی میداند و معتقد است روسیه به دلیل شرایط ژئوپلتیکی جدید ایران، توانمندیها و جایگاه منطقه ای و چالش های بزرگی که بین روسیه و آمریکا در بحث اوکراین وجود دارد، با نگاه نیاز به همکاری با ایران میاندیشد. لذا این فرض که روسیه وارد بده بستان جدی با غرب در پرونده سوریه و یا یمن شده باشد را منتفی میداند.