آرزوی دختر شهید مدافع حرم، می خواهم پدرم به خوابم بیاید
دختر یکی از شهدای مدافع حرم در برنامه تلویزیونی گفت: چیزی که من را شاد می کند، این است که پدرم به خوابم بیاید چون از وقتی که خبر شهادتش را دریافت کردیم، مدتهاست که به خوابم نیامده.
به گزارش ـ مدافعان حرم ـ میلاد حضرتی که وقتی نامش را حتی در ذهنمان می آوریم پر از عشق می شویم، کسی که نام و یادش همیشه در قلب ماست و حضورش موجب آرامش و سرازیر شدن بهترین اتفاقات میشود ... .
اینها جملاتی بودند که به بهانه سالروز میلاد امام حسین (ع) توسط «رامبد جوان» آغازگر «خندوانه» دیگری شدند و در ادامه نیز شادی برنامه به همه کسانی که از باورهایشان تحت هیچ شرایطی نمی گذرند، تقدیم شد.
آقای جوان در قسمتی از صحبتهایش با اشاره به میلاد امام سوم مان بیان کرد: چیزی که از ایشان در ذهنمان نقش بسته یک آزادگی بی حد و مرز است که خیلی از ما از آن الگو گرفته ایم .
بعد هم از شهدایی گفت که موجب شدند تا امروز با وجود حضور پررنگ داعش در اکثر کشورها، ما مشکلات حضور آن ها را در داخل کمتر حس کنیم و این موضوع بهانه ای شد تا همسر و فرزندان شهید مدافع حرم «محرم ترک» و «علی اصغر شیردل» در برنامه حاضر شوند.
پس از این حضور فهیمه اکبری همسر محترم شهید «محرم ترک» و «هدی کمالیان» همسر محترم شهید علی اصغر شیردل از نحوه آشنایی و ازدواج شان گفتند . بعد هم صحبت از آخرین دیدار شد.
در ادامه خانم اکبری بیان کرد: او زیاد به ماموریت های این چنینی می رفت اما بار آخر حالت همه ما فرق می کرد. خود ایشان دخترم فاطمه را تا سرکلاس همراهی کردند و ظهر به سراغش آمدند؛ ولی فاطمه با دیدن کیف آماده سفر پدرش که صحنه ای پر تکرار در زندگی ما بود، این بار زیر گریه زد و بیتابی می کرد. بعد هم قبل از رفتن پدر و مادرش را به ناهار دعوت کرد و از آنها ضمن گرفتن اجازه برای رفتن، حلالیت طلبید. هنگام رفتن وی که مانع از آمدن ما به فرودگاه شد، من حس کردم که دیگر این آخرین باری است ایشان را می بینم و در همین سفر بود که دو هفته بعد خبر شهادتشان را دریافت کردیم.
خانم هدی کمالیان هم در خصوص شهید شیردل گفت: علی اصغر روز 13 فروردین اعزام شد و قبل از آن رفتار خود ایشان هم کمی تغییر کرد و منجر شد تا بیشتر با هم قدم و حرف بزنیم تا اینکه شب قبل از اعزام، شروع به نوشتن وصیت نامه ای طولانی کردند که به قول خودش تا 10، 20 سال دیگر هم نیازی به تغییر نداشت. بعد هم صبح در فرودگاه دل من لرزید و ناخودآگاه اشک ریختم تا اینکه خبر شهادتش به ما ابلاغ شد.
پس از این لبخند 15 ثانیه ای توسط همسران، دو پسر و یک دختر این شهیدان زده شد و نوبت به اقدام برای شادکردن یک یا چند نفر در خارج از استودیو رسید و به این طریق قرار شد، خانم هدی کمالیان با هدایایی به شیرخوارگاه آمنه برود و خانم فهیمه اکبری هم با دختر و یک پسرش برای همدردی و نوعی کمک به کودکانی که پدرشان را از دست داده اند، به یک مرکز سر بزنند و با آنها همراه شوند.
در انتهای این گفتگو فاطمه دختر شهید ترک با اشاره به رفتن افتخارآمیز پدرش آرزویی که شادش می کند را این طور عنوان کرد: چیزی که من را شاد می کند، این است که پدرم به خوابم بیاید چون از وقتی که خبر شهادتش را دریافت کردیم، مدتهاست که به خوابم نیامده.
جوان پس از این صحبت ها لوح «خندوانه» را به همراه سه عروسک «جناب خان» به این مهمانان اهدا کرد و پس از آن حال خوب، امنیت و در کنار هم بودن همه مردم کشورمان در صلح و آرامش از آرزوهای پایانی رامبد جوان برای همه مردم ایران و پایان بخش «خندوانه» بود.
برای مشاهده این قسمت از برنامه خندوانه اینجا کلیک نمایید.